شاید بتوان گفت عصر حاضر سخت ترین دوران برای تجارت در تمام طول دوران زندگی بشر است، ما از همه چیز اشباع شده ایم، شبکه های اجتماعی باعث شده تا ما نسبت به هر نوع محتوایی احساس کرختی پیدا کنیم. هربرت سایمون روان شناس میگوید :”داشتن گنجینه ای از اطلاعات به معنای کمبود چیز دیگر، یعنی فقر توجه است”. به نظر میرسد جلب توجه افراد به کمیاب ترین کالای قرن بیست و یکم تبدیل شده است. در فضایی که دسترسی به هر نوع کالا و خدماتی تنها به فاصله ما تا تلفن همراهمان خلاصه میشود، ماندن در ذهن مخاطب چالش بزرگی است. به واسطه تلفن های همراه، نوع تعامل ما با دنیای امروز بیشتر از طریق یکی از حواس ماست؛ بینایی و البته انگشت سبابه!
درباره برند/ About Brand
ست گودین، استاد بازاریابی معروف، «برند» را چنین تعریف میکند:
“برند مجموعهای از انتظارات، خاطرات، داستانها و روابطی است که در کنار هم، تصمیم مصرفکننده را برای انتخاب یک محصول یا خدمات بر کالای دیگر به حساب میآورند.”. و برای پرهیز از هر گونه شک و شبهه ای می افزاید: “طراحی ضروری است اما طراحی برند را نمی سازد.”
بنابراین آنچه ما برند می نامیم (و گاهی اوقات آن را با علامت تجاری یا لوگو اشتباه می گیریم) یک مفهوم گسترده است که با دنیای احساسات و ادراکات به سختی قابل اندازه گیری است.
وقتی محصولی را خریداری می کنید، اغلب برند آن را می شناسید. تنها با دیدن رنگ یا لوگو، فوراً سازنده یا تولید کننده آن را تشخیص میدهید.
هر روز میلیون ها نفر با برندهای مورد علاقه خود ارتباط برقرار می کنند، برندهایی که به آن ها تمایل دارند. اپل، کوکاکولا و نایک نمونههای بارز برندهای معروفی هستند که مردم به دلایلی فراتر از خود محصول با آنها ارتباط قوی دارند.
حتی در دنیای خدمات هم همین اتفاق می افتد: ما به یک سرویس کار کولر زنگ می زنیم زیرا به او اعتماد داریم و نام او یا شرکتش را می دانیم (که یک برند نیز هست).
گاهی اوقات ما او را نمی شناسیم، اما شاید نام او را در لا به لای آگهی ها دیده ایم یا از یک دوست در موردش شنیده ایم، به همین دلیل است که به ذهن ما خطور می کند و با او تماس می گیریم.
شما به تدریج تصویری از یک شرکت، خدمات یا برند در ذهن خود ایجاد می کنید: که ممکن است بر اساس تجربیات گذشته خود و یا بر اساس آنچه با جستجوی اطلاعات پیدا کرده اید و یا آنچه تبلیغات به شما گفته است شکل گرفته باشد.
استراتژی برند چیست؟
استراتژی برند “برنامه ای برای توسعه سیستماتیک برند در راستای استراتژی کسب و کار” است.
یک استراتژی برند به شما کمک می کند تا بفهمید که چه کسی هستید و به عنوان یک راهنما برای کمک به شما در برقراری ارتباط عمل می کند.
فرآیند استراتژی برند ما به سه بخش مجزا تقسیم می شود. ما شما را از قلب برندتان (هسته ی برندتان)، به بیان پیام برندتان (نحوه صحبت در مورد اینکه چه کسی هستید)، تا هویت بصری (بیان بصری برندتان) راهنمایی می کنیم. در پایان، یک استراتژی کامل برای برند خواهید داشت که در دستورالعملهای جدید برند خلاصه میشود تا به شما کمک کند برندتان را زنده کنید.
محصول مرتبط: طراحی رابط کاربری اپلیکیشن و سایت
چرا به استراتژی برند نیاز دارید؟
وقتی ندانید کی هستید، چرا وجود دارید، چه چیزی را باور دارید، یا در تلاش برای رسیدن به آن هستید، کسب و کارتان آسیب می بیند. از مسائل ارتباط با مشتری گرفته تا حفظ کارکنان، فقدان استراتژی برند باعث ایجاد مشکلاتی در هر سطحی از سازمان می شود. طی کار با صدها مشتری در دهه گذشته، یاد گرفتهایم که نشانههای آشکار یک برند در بحران را که اغلب ناشی از فقدان استراتژی است، تشخیص دهیم.
هویت برند
تا حدود 15 سال پیش، آگهی از برندها بیشتر از طریق تبلیغات، به ویژه در تلویزیون ایجاد می شد. اما امروزه به لطف اینترنت نحوه نشر اطلاعات کاملاً تغییر کرده است و ادارک برند نیز از طریق جستجو در Google، بررسی در سایت های خاص یا پلت فرم های تجارت الکترونیک و بویژه از طریق تجربیات به اشتراک گذاشته شده توسط دیگران در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی صورت میگیرد. اینگونه است که تصویری از برند شکل می گیرد.
با زندگی در این هرج و مرج اطلاعاتی، شرکت ها، چه بزرگ و چه کوچک، درک می کنند که باید بتوانند تا آنجا که ممکن است تصویر و شهرت خود را کنترل کنند. دیگر یک ویدیو یا یک بروشور برای گفتن اینکه یک شرکت چقدر خوب است کافی نیست. شرکت ها باید بدانند که چگونه اطلاعاتی را که کاربران به صورت آنلاین جستجو می کنند (خواه مغرضانه یا بی طرفانه) مدیریت کنند.
این تصویری است که توسط خود شرکت ایجاد می شود و هویت برند نامیده می شود.
بنابراین بسیار اساسی است که بدانیم چگونه اطلاعات، داستان ها و تصاویر مناسب را برای انتقال پیام مورد نظر به مشتریان ارائه دهیم. به همین دلیل است که اکثر توصیههای ارتباطی بر همسو کردن تصوری که مردم از یک برند دارند و تصویری که همان شرکت به مردم منتقل میکند، متمرکز است. هر چه درک افراد از هویت برند مورد نظر بیشتر باشد، شرکت برای رفع این شکاف سختتر کار خواهد کرد.
مطالعه بیشتر: تجربه کاربری UX چیست و چرا مهم است
هویت بصری چیست ؟
اولین برخورد مخاطب با برندها بصورت دیداری است. برند شما در اولین برخورد چطور به نظر میرسد؟
قابل اعتماد، لوکس، عامه پسند، هوشمند، با اصالت یا …
چرا بعضی از برند ها در ذهن ما ثبت شده و به آنها وفاداریم، آنها را به بقیه توصیه میکنیم حتی اگر مشتری آنها نباشیم؟
مشتریان از مدت ها قبل از ورود به دفتر کار یا فروشگاه شما، در مورد شرکت یا محصول شما نظر میدهند. بیشتر این تصورات فقط با نگاه کردن به کمپین تبلیغاتی یا محصول شما به دست میاید.
این همان چیزی است که طراحی هویت بصری را به بخش بسیار مهمی از فرآیند برندینگ شما تبدیل میکند. با یک هویت بصری تاثیرگذار، کسب و کار شما به سرعت به یک موقعیت رقابتی در بازار تبدیل میشود. هدف Visual Identity ایجاد یک حس عاطفی است نه فقط دادن اطلاعاتی در مورد شرکت شما.
در یک تعریف ساده هویت بصری یعنی عناصر قابل مشاهده یک برند مانند لوگو، رنگ، فرم، شکل و … که در تلفیق با هم معنای نمادین را منتقل میکنند، که نمیتوان تنها ازطریق کلمات بیان کرد.
بدون هویت بصری شما از رقبای خود وجه تمایز خاصی ندارید. در زمان شروع یک کسب و کار، فکر می کنید که چه نیازی به برندسازی دارم؟ چرا باید هویت بصری داشته باشم؟
بیشتر صاحبان مشاغل کوچک در بهترین حالت فقط یک لوگو طراحی میکنند. داشتن آرم بدون هویت بصری و داشتن هویت بصری بدون استراتژی برند مانند ساختن یک برج بدون پی است و شروع ساخت ساز بدون نقشه!
مطالعه بیشتر: هر آنچه که باید در مورد تجربه کاربری(UX) بدانیم
چرا هویت بصری مهم است؟
هویت بصری همیشه مهم بوده، میتوان پیدایش هویت بصری را در زمان های کهن نیز جست و یافت. بسیاری از شمایل ها و نمادهای تصویری، نشان دهنده هویت بصری گروه هایی از مردم دوران باستان است که سرزمین، شیوه زندگی و قوانین مشترک آنها را بصورت قبیله و اجتماعات کوچک گرد هم می آورد. حتی تمدن های بزرگ باستان نیز نشانه های هویت ساز بصری در معماری، پوشاک، صنایع دستی، زیرورآلات، خط والفبا از خود به جای گذاشته اند که میتوان با آنها به بخش مهمی از هویت این تمدن ها پی برد.
چالش هویت بخشی
از قرن ها پیش تا زمان شروع “انقلاب صنعتی” هنر، خلاقیت و نوآوری بخش جدایی ناپذیر از تولید محصولات بود که به شکل صنایع دستی صورت می گرفت و جزئی از کار همان سازنده یا صنعتگر به شمار می آمد و کالاها نیز بصورت محلی بفروش میرفت.
اما تولید انبوه باعث شد تا در قرن جدید طراحی از روند تولید جدا شود و لزوما طراح یا ارائه دهنده محصول تولید کننده آن نباشد. لذا انتقال اعتماد و اعتبار به مصرف کننده دچار ابهام میشد.
عامل مهم دیگر در اهمیت نیاز به هویت بصری، ظهور شخصیت های حقوقی به جای اشخاص حقیق در عرصه صنعت و تجارت به شکل شرکت، موسسه، سازمان و غیره است. شخصیت حقوقی یا سازمانی نیز مثل هر موجود انسانی، برای شناخته شدن موثر، رقابت و عرضه خود، به داشتن شخصیت یا هویت بصری نیاز دارد ولی واضح است که یک شرکت نمیتواند با سلیقه و عقل فردی برای خود هویت بصری ایجاد کند.
مطالعه بیشتر: اهمیت طراحی در کسب و کارها
کارهایی که قبل از ساخت هویت بصری باید انجام دهید
به منظور ایجاد یک هویت بصری قوی، ابتدا باید چندین جنبه از تجارت خود را تعریف کنید تا روند کار و نتیجه نهایی مطلوبی داشته باشد.
۱. مخاطبان خود را بشناسید
هویت بصری یک برند با مخاطبان صحبت میکند. دانستن اینکه مخاطبان شما چه کسانی هستند، چه خواستههایی دارند و شخصیت آنها چگونه است به شما در ایجاد یک هویت بصری قوی کمک میکند.
با کمی تحقیق و بررسی میتوانید متوجه شوید که چه عواملی باعث جذب مخاطب میشود و آنها تحت چه شرایطی شما را دنبال میکنند. علاوه بر این بررسی انتخابهای رقبا و واکنش مخاطبان آنها نیز میتواند به شما کمک کند تا هویت بصری موفقتری برای خود بسازید.
برای اینکه برندی موفق و شناخته شده داشته باشید نیاز است که جامعه هدف خود را مشخص نمایید و باتوجه به آن هویت بصری خود را بسازید. به این منظور پیشنهاد میکنیم موارد زیر را در نظر بگیرید.
سن
جنسیت
درآمد و سطح تحصیلات
شغل
سبک زندگی
منافع مالی و اقتصادی
۲.هدف برند خود را مشخص کنید
به این فکر کنید که چرا چنین برندی را ایجاد کردید. هدف شما چیست و قصد دارید چه نیازهایی را برآورده کنید. اهداف بلند مدت برای برند خود مشخص کنید تا بینش ارزشمندی در مورد هویت بصری برند شما را ارائه دهد.
هنگام تأمل در این مورد، سعی کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:
چرا چنین خدمات را ارائه میدهید؟
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برند شما چیست؟
نام تجاری شما و خدمات آن چگونه به مصرف کنندگان کمک میکند؟
برند شما به چه رسالت، بیانیه و چشم اندازی پایبند است؟
کدام عناصر بصری، مانند رنگ، تصویر و تایپوگرافی، هدف شما را منعکس میکند؟
بهعنوان مثال، برخی از فونتها ویژگیهای خاصی راجع به شخصیت و هویت برند را برجسته میکنند: فونتهای جسورانه و بدون serif احساس مدرن بودن را ایجاد میکنند و برای شرکتهای فناوری اطلاعات مناسب هستند. در حالی که فونتهای دست نویس عجیب و غریب، نشان دهنده وجهه شخصیتر کسب و کار است.
۳. احساس مخاطب را با داستان سرایی برانگیزید
بیان داستان برند و چگونگی شکل گیری آن یک ابزار قدرتمند است که به شما کمک کند با مشتریان خود رابطه احساسی برقرار کرده و یک استاندارد برای تصاویر خود تعیین نمایید. در واقع این موضوع به شما کمک میکند با مصرف کنندگان هدف به گونهای ارتباط برقرار کنید که برای آنها معنی دار و برای شما مفید باشد.
داستان برند بیان کننده ارزشها، تاریخچه و توسعه کسب و کار شماست و شما با بیان تجربههای خود به مخاطب کمک میکنید راحتتر و سریعتر با شما ارتباط برقرار نماید. برای گفتن داستان برندتان طوریکه پایهای برای هویت بصری برند شما باشد، سعی کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:
داستان برند شما چیست و چگونه میتوانید با مشتریان ارتباط برقرار کنید؟
مشتریان پس از تعامل با نام تجاری شما و خواندن داستان آن چه احساسی باید داشته باشند؟
چگونه میتوانید داستان برند خود و پاسخ احساسی مشتریان به آن را در هویت بصری خود اعمال کنید؟
پاسخ دادن به هر سه سوال (به ویژه سوال آخر) باید به سمتی برود که دوست دارید هویت بصری شما در آن مسیر باشد.
۴. اهداف و نقشهی هویت بصری نام تجاری خود را تعیین کنید
قبل از اقدام برای توسعه هویت بصری برند خود، باید بدانید که هویت بصری طیف وسیعی از پلتفرمهای خاص را که از نظر رویکرد در طراحی کارکردهای متفاوتی دارند را پوشش میدهد.
هویت بصری روی پلتفرمهای زیادی مورد استفاده قرار میگیرد که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
✔️ تبلیغات
✔️ بسته بندی
✔️ بروشورها
✔️ هویت سازمانی
✔️ وب سایتها
✔️ لباس فرم
✔️ پروژههای دیجیتال
✔️ اثار هنری
بسته به نوع هویت نام تجاری ممکن است بخواهید از متخصصان مختلف برای سیستم عاملهای متفاوت استفاده کنید.
بهعنوان مثال، طراح بصری برای لباسها، وب سایتها، بازیها، فیلمها و… آثاری طراحی میکند که مفاهیم به خوبی منتقل شود. طراح گرافیک فردی متخصص است که حرفهاش بیشتر با کار بر روی هویت برند مرتبط میباشد. این افراد تبلیغات، بسته بندی، نمایش تبلیغاتی، علائم، هویت شرکت و پروژههای دیگر را خلق میکنند. علاوهبر این طراح گرافیک باید بتواند مفاهیم را طوری منتقل کند که با احساسات مخاطب هماهنگ باشد.
منبع :
ثبت نظر
hesam
شنبه 21 خرداد 1401
چقدر خوب بود ممنون ازتون
پاسخ مدیر به hesam
شنبه 21 خرداد 1401
ممنون از نگاهتون