بهترین استراتژی های دیجیتال مارکتینگ در سال 2024

۷استراتژیدیجیتال مارکتینگ که واقعا کار می کند

ربات‌های چت، تست‌های  A/B، قیف‌های بازاریابی پیچیده، همه این‌ها را فراموش کنید! اگر کسب و کار کوچکی دارید، هیچ کدام از این موارد نباید تمرکز اصلی کسب و کار شما باشد.

استراتژی‌های بازاریابی دیجیتالی که باید به آن توجه شود، شاید غیرجذاب به نظر برسند. در این مقاله، ما به هفت مورد از این استراتژی‌ها و چگونگی کارآمد کردن آن‌ها برای شما بر اساس تجربه، نه فقط تئوری، می‌پردازیم.

1- وبلاگ نویسی با در نظر گرفتن سئو

وبلاگ نویسی نوشتن در مورد کارهای روزانه و نوشتن محتوای بی ارزش و بی مخاطب نیست. اگر با این رویکرد به انجام وبلاگ نویسی می پردازید و مخاطب وفاداری ندارید که مشتاق خواندن تک تک کلمات شما باشد، پس وبلاگ کسب و کار شما تبدیل به شهری خالی از سکنه خواهد شد.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟

در مورد مشکلاتی بنویسید که مخاطبان هدف شما واقعاً به دنبال آن‌ها هستند. فرض کنید قطعات کامپیوتر به صورت آنلاین می‌فروشید. به احتمال زیاد مشتریان شما به دنبال موارد زیر می‌گردند:

چرا کامپیوتر من خیلی کند است؟
چگونه یک کامپیوتر اسمبل کنیم؟
چگونه سرعت کامپیوتر را بالا ببریم؟

اگر این کلمات کلیدی را در ابزارهای کلمات کلیدی وارد کنیم، می‌بینیم که هر ماه هزاران بار برای هر کدام از آن‌ها جستجو انجام می‌شود. اما بهترین بخش اینجاست:

شما می توانید در حالی که محصولات فروشگاه خود را به طور مستقیم در محتوا معرفی می کنید، به کاربران در حل این مشکلات کمک کنید. به عنوان مثال، کندی کامپیوتر ممکن است به دلیل رم، هارد دیسک یا CPU باشد. بنابراین به خوانندگان کمک کنید تا مشکل خود را تشخیص دهند و در حین این فرآیند، راه‌حل‌هایی با معرفی محصولات ارائه دهید. مورد مشابه برای "نحوه مونتاژ کامپیوتر" صدق می کند. توضیح دهید که چگونه این کار را انجام دهند و قطعات خاصی را که نیاز دارند توصیه کنید. این مفهوم تقریباً در همه صنایع کاربرد دارد.

اگر یک کارگزار املاک هستید، به جای وبلاگ نویسی درباره آخرین جایزه ی طراحی که هیچکس به آن اهمیتی نمی دهد، در مورد مشکلات دنیای واقعی که مشتریان بالقوه به دنبال آن هستند، مانند:

چگونه در املاک و مستغلات سرمایه گذاری کنیم؟
چگونه یک خانه بخریم؟
گرفتن وام برای خرید خانه لازم است؟

همه این موضوعات می توانند مخاطبان وسیعی را به خود جذب کنند. نه تنها هر مخاطبی؛ بلکه این افراد کسانی هستند که به دنبال چیزی هستند که شما ارائه می دهید، به احتمال زیاد جیب های پرپولی دارند و تمایل شدیدی به خرید خانه دارند.

اما چگونه بفهمید مخاطب شما به دنبال چه چیزی است؟

اولین گزینه حدس زدن بر اساس تجربه واقعی است. گزینه دوم و بهتر این است که از ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی  مانند  kwfinder  و keywordtool استفاده کنید و به دنبال برخی کلمات کلیدی اولیه مرتبط بگردید. برای یک کارگزار املاک، این کلمات می توانند مواردی مانند "خرید خانه"، "املاک و مستغلات" و غیره باشند. شما حتی می توانید به سراغ سوالات پر تکرار رفته و آنها را پاسخ دهید.

فقط کافی است بهترین کلمات کلیدی را برای کسب و کار خود انتخاب کنید، سختی کلمات کلیدی را تجزیه و تحلیل کنید و محتوای بهینه سازی شده ایجاد کنید. اگر بتوانید این کار را انجام دهید و رتبه خوبی کسب کنید، روزانه می توانید از موتورهای جستجو مانند گوگل ترافیک رایگان دریافت کنید.

2- بازاریابی ویدئویی در یوتیوب و آپارات

یوتیوب سومین موتور جستجوی بزرگ دنیا است و مکانی است که مردم در آن به دنبال راه حل برای مشکلات خود هستند. از طرفی هم آپارات به عنوان بزرگترین پلتفرم ویدئویی کشور برای کاربرانی که دسترسی به یوتیوب ندارند مناسب است.

به عنوان مثال، ۱۷ هزار جستجوی ماهانه در سراسر جهان برای "آرایش برای مبتدیان" وجود دارد، من در این موضوع متخصص نیستم، اما حدس می زنم که انجام این کار با استفاده از آرایش و برس مناسب آسان تر است. بنابراین، اگر خرده فروش لوازم آرایش و لوازم جانبی آرایش و یا حتی فقط یک همکار تبلیغاتی بودید، به راحتی می توانستید یک ویدیو در مورد این موضوع ایجاد کنید و در حین فرآیند چند محصول را پیشنهاد دهید.

علاوه بر این، از آنجایی که گوگل اکنون نتایج ویدیویی را برای بسیاری از جستجوها نشان می دهد، آن ویدیو می تواند برای اصطلاحات مرتبط در گوگل رتبه خوبی کسب کرده کند.

برگردیم به کسب و کار: برای پیدا کردن موضوعات مرتبطی که مردم در یوتیوب به دنبال آن هستند، به  keywordtool بروید، موتور جستجو را به یوتیوب تغییر دهید و به دنبال یک کلمه کلیدی گسترده در صنعت خود بگردید.

برای کسب بهترین نتیجه با این استراتژی، ویدیوهای خود را واقعاً مفید و باارزش بسازید، حاشیه پردازی را به حداقل برسانید و از تبلیغات بیش از حد خودداری کنید (20 درصد معرفی و 80 درصد آموزش). انجام این کار به ما کمک کرد تا کانال یوتیوب خود را به بیش از ۱۵۰ هزار بازدید ماهانه برسانیم که منجر به دریافت هزاران سرنخ و مشتری جدید خواهد شد.

3- بازاریابی رسانه های اجتماعی

استراتژی بازاریابی رسانه های اجتماعی اکثر مشاغل را می توان در یک جمله خلاصه کرد:

به طور مداوم برای دنبال کنندگان در سراسر کانال ها، بروز رسانی ها و تبلیغات خسته کننده ارسال می کنند !!! اگر این کاری است که انجام می دهید، همین حالا آنرا متوقف کنید. این یک استراتژی بازاریابی رسانه های اجتماعی نیست بلکه صرفاً راهی برای اتلاف وقت و از خود دور کردن دنبال کنندگان شماست.

پس باید چه کاری انجام دهید؟ در اینجا چند نکته وجود دارد:

روی یک شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام تمرکز کنید. جذب دنبال کننده نیاز به زمان و تلاش دارد، اگر فعالیت خود را بیش از حد پراکنده کنید، نتیجه ای نخواهد داشت. به همین دلیل، بهتر است حداقل در ابتدا فقط روی یک شبکه اجتماعی تمرکز کنید.

اما کدام را انتخاب کنید؟

برخلاف باور عموم، لزوماً شبکه ای لازم نیست انتخاب کنیم که کاربر بیشتر داشته باشد. نکته این است که شبکه ای را پیدا کنید که مخاطب هدف شما در آن حضور دارد و درک کنید که آیا می توانید به دلیل حضور آنها در آنجا خدمات ارائه دهید. اگر نبض صنعت خود را در دست دارید، پس بخش اول نباید خیلی سخت باشد.

به عنوان مثال، اکثر متخصصان سئو در توییتر، لینکدین یا فیس بوک حضور دارند. تعداد کمی از آنها در اینستاگرام هستند، حداقل نه به صورت حرفه ای.

اما در مورد بخش دوم معادله چطور؟

با توجه به پلتفرم محتوا ایجاد کنید. صرف نظر از پلتفرمی که انتخاب می کنید، باید تلاش کنید تا بفهمید مخاطبان شما چرا در آنجا هستند و چگونه می توانید به آنها خدمات ارائه دهید. برای مثال، مردم به طور کلی برای سرگرمی یا یادگیری چیزی به یوتیوب می روند.

از طرف دیگر، فیس بوک متفاوت است. مردم نمی خواهند آموزش های 30 دقیقه ای یا تبلیغات در فید خبری خود ببینند. آنها می خواهند محتوای جالب، خنده دار یا شوکه کننده ای را ببینند که بتوانند با دوستان خود به اشتراک بگذارند.

برای جلب توجه مردم در رسانه های اجتماعی، باید داستانی را تعریف کنید، یک ویدیوی کوتاه بسازید یا کار دیگری انجام دهید که در دریایی بی پایان از تبلیغات و عکس های خودنمایی متمایز شود. در توییتر، بیشتر به برقراری ارتباط سریع، کارآمد و بدون تحت الشعاع قرار دادن مردم است.

4-  پادکست

دو راه برای بازاریابی کسب و کار خود با پادکست وجود دارد:

پادکست خود را ایجاد کنید
در پادکست شخص دیگری مصاحبه شوید

ایجاد یک پادکست برای ساخت برند و مخاطب عالی است، اما ممکن است مدتی طول بکشد تا توجه ها را جلب کند. همچنین، اکثر ما تجهیزات مناسب برای ایجاد یک پادکست محبوب نداریم.

مصاحبه شدن در پادکست ها داستان متفاوتی است. پادکسترها همیشه به دنبال افراد جالبی برای مصاحبه هستند. شما برای این کار نیازی به مشهور بودن ندارید. تا زمانی که تجربه ای در صنعت (آنلاین یا آفلاین) داشته باشید و مایل به ارائه ارزش جدی باشید، آن چیزی را دارید که لازم است.

اما چگونه پادکسترهایی را پیدا کنید که ممکن است بخواهند از شما مصاحبه کنند؟ به دنبال مصاحبه های افراد دیگر در صنعت خود در پادکست های مورد علاقه خود باشید.

با نگاهی به صفحه پادکست، دو نکته را متوجه می شویم:

نام مهمان که در عنوان است.
لینک دادن آن صفحه به صفحه مهمان.

هر دوی این موارد برای مصاحبه های پادکست بسیار رایج هستند و می توانیم از این واقعیت برای کمک به کشف سایر پادکست هایی که این شخص در آنها حضور داشته است استفاده کنیم.

از اینجا، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که برای یافتن گزینه های بالقوه مناسب، فیلتر کنیم، سپس با مجری صحبت کنیم و به او بگوییم چرا باید از ما مصاحبه کند و چه چیزی برای مخاطبانشان ارائه می دهیم.

5- بازاریابی ایمیلی

هر بار که یک پست وبلاگ جدید منتشر می کنیم، یک خبرنامه ارسال می کنیم. انجام آن چند دقیقه طول می کشد و باعث می شود هزاران نفر به وبلاگ ما هدایت شوند، اما این موضوع یک شبه اتفاق نمی افتد.

ما اکنون می توانیم این کار را انجام دهیم زیرا سال ها را صرف ایجاد لیست ایمیل خود کرده ایم و اکنون ده ها هزار مشترک داریم که واقعاً می خواهند از ما خبر داشته باشند. بنابراین، اگر هنوز در مورد بازاریابی ایمیلی اقدامی نکرده اید، بهترین زمان برای شروع همین حالا است.

چطور؟ اولین قدم ایجاد ترافیک به سایت شماست.

راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما وبلاگ نویسی با در نظر گرفتن سئو، بهترین استراتژی بلندمدت است. ما چندین سال است که به شدت روی این موضوع تمرکز کرده ایم و اکنون ماهانه حدود 230000 بازدید از وبلاگ سایت دریافت می کنیم.

قدم بعدی متقاعد کردن آن افراد برای ثبت نام در خبرنامه شماست. برای انجام این کار، نکات و ترفندهای زیادی وجود دارد: آهنرباهای جذب کننده مخاطب، ارتقاء محتوا و غیره. اما چیزی که همه این تاکتیک ها را متحد می کند ارائه چیزی با ارزش است.

فقط به خاطر داشته باشید که لیست سازی چیزی نیست که ابتدایی و انتهایی داشته باشد. این یک فرآیند مداوم است، بنابراین ارسال ایمیل به لیست خود را به دلیل ترس از اینکه به اندازه کافی بزرگ نیست، به تعویق نیندازید. برای مشغول نگه داشتن مشترکین و ارسال اطلاعات با ارزش به آنها تلاش کنید، حتی اگر تعداد زیادی ندارید.

این کار را به طور مداوم در طول زمان انجام دهید، و یک لیست درگیر و پاسخگو از افرادی خواهید داشت که واقعاً از شنیدن خبرهای شما لذت می برند.

6- انجمن ها و فروم ها

جوامع و انجمن ها می توانند کانال های بازاریابی عالی باشند. فقط چند قانون اساسی را به خاطر بسپارید:

هرگز سعی نکنید محصولات و خدمات را به طور مستقیم تبلیغ کنید. مردم اغلب برای سرگرمی یا آموزش در این پلتفرم ها گشت و گذار می کنند. اگر نمی توانید هیچ یک از این کارها را انجام دهید، زحمت نکشید.

به محتوای خود به صورت پراکنده و فقط در صورت مناسب لینک دهید. اکثر لینک‌های روی این پلتفرم‌ها نوفالو هستند، به این معنی که هیچ ارزش سئویی ندارند. به همین دلیل، نیازی به اسپم نیست، به محتوای خود در جایی که ارزش دارد و از یک نکته پشتیبانی می کند، لینک دهید.

به این شبکه ها به عنوان فضایی برای به اشتراک گذاشتن تخصص، تجربیات، ایجاد روابط و کمک به دیگران فکر کنید. شما با ایجاد محتوای جدید و باکیفیت می توانید بازدید کننده برای آن ایجاد کرده و آنها را به صفحه مورد نظر در سایت خود هدایت کنید، به محتوایی که اطلاعات بیشتر در مورد چیزهایی که قبلاً در مورد آنها صحبت می‌کرد در ان صحبت شده است.

برای مثال برای پستی که 1000 بازدید کننده داشته، حتی اگر فقط 1٪ از افرادی که این پاسخ را مشاهده کرده اند روی یک لینک کلیک کنند، این یعنی 10+ خواننده جدید فقط از یک پاسخ. اکنون هر ماه بدون هیچ تلاش اضافی ده ها هزار بازدید دریافت می کند.

7- تبلیغات پولی

اکثر مشاغل کوچک حتی به تبلیغات پولی فکر نمی کنند زیرا "رایگان" نیستند. اما به خاطر داشته باشید که هیچ چیزی واقعاً رایگان نیست زیرا همه چیز زمان می برد و زمان، پول است.

به همین دلیل، نیازی به اجتناب از تبلیغات پولی نیست. با این حال، چیزی که باید از آن اجتناب کنید، هزینه نادرست در یک شبکه تبلیغاتی است، زیرا شخصی در جایی گفته است که آن شبکه خوب است!!! به یاد داشته باشید، آنچه برای یک نفر کار می کند ممکن است برای فرد دیگری کار نکند.

بنابراین، قبل از شروع به تزریق پول به تبلیغات پولی، الفبای موفقیت در تبلیغات پولی را در نظر بگیرید:

الف برای مخاطب  (Audience)
ب برای بودجه  (Budget)
پ برای تبلیغات  (Commerciality)

از بالا شروع کنیم.

مخاطب (Audience)

فرض کنید شامپوی تقویتی مردانه می فروشید، آیا در پینترست تبلیغ می کنید؟ احتمالا نه. 81٪ از کاربران پینترست زن هستند و این پلتفرمی است که عمدتا توسط نسل جوان استفاده می شود. بنابراین، اولین قدم این است که بفهمید مخاطب هدف شما از کدام پلتفرم استفاده می کند، تبلیغات در هر جای دیگری هدر دادن پول است.

بودجه  (Budget)

اکثر تبلیغات کلیکی بر اساس حراج (بالاترین قیمت پیشنهادی) کار می‌کنند، به این معنی که هر چه تبلیغ‌کنندگان بیشتری وجود داشته باشند، برای شما و من گران‌تر می‌شود. برخی از کلمات کلیدی در جستجو ممکن است تا چند دلار قیمت داشته باشند که هزینه بالایی در ایران محسوب می شود، برای مثال هر کلیک 100 هزار تومان !!!

چگونه می توانید این مشکل را حل کنید؟ به دنبال کلمات کلیدی با هزینه کمتر برای هر کلیک باشید. حداکثر CPC که مایل به صرف آن هستید فیلتر کنید و به دنبال فرصت های سودآور در لیست بگردید. با فیلتر و جستجوی کلمات، نه تنها کلمات کلیدی ارزان‌تری پیدا می کنید، بلکه هدف جستجو واضح‌تر خواهد بود.

اما فراموش نکنید،PPC  فقط گوگل نیست. شما همچنین می توانید در پلتفرم های دیگری مانند فیس بوک، توییتر، پینترست، یوتیوب و غیره تبلیغ کنید که اغلب ارزان تر هستند، فقط مطمئن شوید که مخاطب هدف شما واقعاً در آنجا حضور دارد.

تبلیغات (Commerciality)

اگر روی کلمه کلیدی مانند "برنامه تماس کنفرانسی" در گوگل پیشنهاد قیمت می دهید، ممکن است ارسال بازدیدکنندگان به یک صفحه فرود آموزنده کاملاً منطقی باشد، اما این در پلتفرم هایی مانند فیس بوک یا پینترست کار نمی کند، هیچ کس در آنجا در حالت خرید نیست. شما باید شکاف بین هدف پلتفرم و چگونگی کسب درآمد از محصولات خود را پر کنید و راه انجام این کار محتوا است.

فرض کنید مبلمان می فروشید و می خواهید در پینترست تبلیغ کنید. شما نمی‌خواهید افراد را به صفحات فروش میز و صندلی بفرستید زیرا مردم در پینترست به دنبال آن نیستند، آنها به دنبال الهام گرفتن و ایده هستند. بنابراین معقول‌تر است که آنها را به یک پست وبلاگ مرتبط مانند "۱۱ نکته طراحی داخلی برای اتاق نشیمن" ارسال کنید، سپس می توانید مانند  IKEA، محصولات مرتبط را به طور طبیعی در سراسر محتوا نشان دهید.

سخن نهایی

کلید موفقیت در بازاریابی دیجیتال در فضای امروز، پذیرش طرز فکر مصرف کننده است، به عبارت دیگر، فروش سخت را به مردم متوقف کنید و در عوض، به دنبال حل مشکلات آنها از طریق محتوای رایگان و با ارزش مرتبط با کسب و کار خود باشید، این همان کاری است که ما در وبلاگ پیشگامان انجام می دهیم و به خوبی برای ما کار کرده است.

مهم است که سعی نکنید تمام استراتژی های فوق را یکباره امتحان کنید. یکی از آنها را انتخاب کنید، سپس قبل از رفتن به سراغ بعدی، با آن آزمایش کنید و آن را به خوبی یاد بگیرید.

اگر هر یک از این استراتژی ها برای شما کار کرده است، در کامنت ها به من اطلاع دهید و اگر چنین است، کدامیک موثرتر بوده است؟