انواع مدل های کسب و کار بازار آنلاین را مقایسه کنید و استراتژی درآمدی را بیابید که بیشترین رشد و درآمد را برای شما به ارمغان می آورد.
6 مدل کسب درآمد از مارکت پلیس و نحوه انتخاب مناسب آنها
Airbnb، Etsy، Craigslist و Uber نمونه های موفقی از مدل مارکت پلیس هستند که عرضه و تقاضا را در کنار هم قرار می دهند و معاملات کاربران خود را انجام می دهند. اما این بازارهای آنلاین موفق، چگونه کسب درآمد می کنند؟ برای ایجاد یک بازار پایدار و موفق، باید یک کسب و کار را پیدا کنید که بتوانید آنرا تامین مالی کنید. اگر در حال اجرای یک پروژه خصوصی یا تفریحی هستید، تامین مالی توسعه و نگهداری سایت می تواند از طریق جذب سرمایه یا سرمایه گذاری شخصی خودتان انجام شود. با این حال، در بیشتر موارد، بودجه در نهایت باید از جامعه ای که به آن خدمات می دهید (یعنی کاربران سایت شما) تامین شود. (پروژه درآمد زایی داشته باشد)
یکی از رایجترین دلایل شکست استارتآپها این است که مدل کسبوکاری را انتخاب میکنند که مقیاسپذیر نیست. در این مقاله، ما به شش مدل مختلف کسب درآمد در بازار آنلاین نگاه میکنیم و به شما کمک میکنیم بهترین استراتژی را برای ایده مارکت پلیس خود انتخاب کنید. اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در مورد مزایای مدل های درآمدی بازار به عنوان مالک یک کسب و کار هستید، این مقاله می تواند راهنمای خوبی برای شما باشد.
6 مدل کسب درآمد کسب و کارهای آنلاین
شش مدل مختلف کسب و کار در بازار وجود دارد که اکثر بازارهای آنلاین از آنها استفاده می کنند:
✔️ دریافت کمیسیون
✔️ هزینه عضویت / اشتراک
✔️ هزینه لیست شدن و تبلیغات درون پلتفرم
✔️ هزینه پیشنهاد کالا
✔️ مدل فریمیوم
✔️ لیست های خاص و تبلیغات ویژه
بیایید به هر یک از آنها نگاه کنیم تا دریابیم که بهترین جریان درآمد برای شما کدام است.
نکته مهم:
این مقاله سومین مقاله از سری مقالات آموزش صفر تا صد طراحی و پیاده سازی فروشگاه آنلاین و مارکت پلیس است، پیشنهاد می کنیم مقالات را پشت سر هم و از ابتدا مطالعه نمایید تا بهترین بازخورد را از کسب و کار آنلاین خود بدست آورید.
کمیسیون: مدل کلاسیک بازار
محبوب ترین مدل درآمد برای بازارهای مدرن دریافت کمیسیون از هر تراکنش است. وقتی مشتری به ارائهدهندهای مبلغی پرداخت میکند، پلتفرم پرداخت را اجرا میکند و درصدی یا هزینه ثابتی را از فروشنده دریافت میکند.
بزرگترین مزیت این مدل کسب و کار بازار آنلاین این است که ارائه دهندگان بستر مارکت پلیس تا فروشی انجام نشود و معامله صورت نگیرد ، هیچ هزینه ای دریافت نمی کنند که برای فروشندگان موردی جذاب است. در عین حال، از دیدگاه بازار، این کمیسیون معمولاً سودآورترین حالت است: شما بخشی از تمام معاملاتی را که از پلتفرم شما انجام می دهد را دریافت می کنید. شناختهشدهترین پلتفرمهای بین المللی بازار آنلاین مانند Airbnb، Etsy، eBay، Fiverr، TaskRabbit و Uber همگی از کمیسیونها به عنوان جریان اصلی درآمد خود استفاده میکنند.
بزرگترین چالش در راه اندازی مدل دریافت کمیسیون، ارائه ارزش کافی و مناسب برای مشتری و ارائه دهنده است. اگر کاربران شما ارزش کافی از پلتفرم شما دریافت نکنند، راهی برای دور زدن سیستم پرداخت شما پیدا خواهند کرد و شما پولی دریافت نخواهید کرد. چگونه این ارزش را ارائه می کنید؟ ما این موضوع را در یک مقاله بصورت کامل توضیح می دهیم.
چالش دیگر در موضوع کمیسیون، نحوه قیمت گذاری است. کمیسیون چقدر باید باشد؟ آیا باید برای همه کاربران یکسان باشد؟ آیا باید آنرا از مشتری بگیریم یا فروشنده یا هر دو؟ آیا ابتدا باید کمیسیون کمتری داشته باشیم تا مردم بیشتر به پلتفرم بپیوندند و بعدا آنرا افزایش دهیم ؟ این موضوع را در یک مقاله بصورت مفصل توضیح داده ایم.
توصیه ما این است که در صورت امکان از کمیسیون به عنوان جریان اصلی درآمد خود استفاده کنید. ما پیشبینی میکنیم که بازارهای بیشتری از این مدل درآمدی در آینده استفاده کنند. با این حال، ممکن است سناریوهایی وجود داشته باشد که در آن بستری برای تسهیل تراکنش های پرداخت امکان پذیر نباشد، در این موارد کمیسیون کار نمی کند. برای مثال ممکن است که اندازه تراکنش بیشتر از حد معمول باشد، مانند معاملات فروش خودرو یا املاک که در آن توجیه کمیسیون برای بازار دشوار است. بازار دارای انواع مختلفی از پیشنهادات و خدمات است، طراحی یک فرآیند تراکنش که برای همه این موارد ارزش ارائه کند تقریبا غیرممکن می شود.
فرآیند ایجاد صورتحساب، فرایندی پیچیده است که باید تسهیل شود. این امر در بازارهای کسب و کار با کسب و کار (B2B) و برخی از بازارهای کسب و کار به مصرف کننده (B2C) رایج است.
در برخی پلتفرم ها ممکن است اصلا پولی رد و بدل نشود، به عنوان مثال، اگر بازار خدمات مربوط به قرار ملاقات، یافتن افرادی برای استخدام، بازار معاملات یا به اشتراک گذاشتن چیزی به صورت رایگان باشد، هیچ تراکنش پولی در کار نیست!!! بنابراین راهی برای دریافت کمیسیون وجود ندارد. در این موارد، شما به نوع دیگری از مدل کسب و کار بازار نیاز دارید.
مطالعه بیشتر: راهنمای طراحی اپلیکیشن برای کسب و کار
حق عضویت یا هزینه اشتراک: از کاربران فعال بازار کسب درآمد کنید
حق عضویت (هزینه اشتراک) یک مدل کسب و کار در بازار آنلاین است که در آن از برخی یا همه کاربران یک بازار برای دسترسی به امکانات و خدمات بازار هزینه دریافت می شود. با این استراتژی درآمدی، یافتن کاربران جدید منجر به افزایش درآمد پلتفرم خواهد شد. این موضوع به مشتریان کمک می کند در هزینه های خود صرفه جویی کنند یا تجربه های منحصر به فرد بهتری پیدا کنند. اگر ارزشی که ارائه می کنید بالا باشد و یک کاربر معمولی در چندین تراکنش انجام دهد، حق عضویت انتخاب خوبی است. نمونههایی از بازارهای مصرفکننده به مصرفکننده (C2C) با حق عضویت، سایتهای مبادله خانه (Love Home Swap، Home Exchange) و سایتهای دوستیابی (OkCupid، Match.com) هستند. اغلب، این سایتها همه تعاملات مشترکین را بررسی میکنند تا کیفیت خدمات را تضمین کنند و حس خدمات انحصاری برای آنها ایجاد کنند تا هزینه پرداخت اشتراک را توجیه کند.
در بازار B2C، عضویت در پلتفرم رایج است، به عنوان مثال، LinkedIn و StackOverflow از شرکتها برای دسترسی به منابع اطلاعاتی، هزینه اشتراک دریافت میکنند. حق عضویت همچنین میتواند جریان درآمد اولیه خوبی برای بازارهای B2C باشد که میخواهند کمیسیون دریافت کنند زیرا ممکن است ابزاری برای تسهیل و محاسبه معاملات در پلتفرم خود ندارند.
چالش اصلی مدل حق عضویت «مشکل مرغ و تخم مرغ» است، چگونگی یافتن ارائه دهندگان بدون مشتری و نحوه یافتن مشتریان بدون ارائه دهندگان. شما باید کاربران کافی در پلتفرم خود داشته باشید تا هم برای ارائه دهندگان و هم برای مشتریان ارزشمند باشد تا کاربران از پرداخت حق عضویت منصرف نشوند. یکی از راههای ترغیب به عضویت ، ارائه تخفیفهای خوب برای ثبت نام اولیه یا حتی عضویت اولیه بدون پرداخت هزینه برای مدتی مشخص است.
مطالعه بیشتر: چگونه هزینه طراحی اپلیکیشن را کاهش دهیم؟ ✔️
هزینه لیست و تبلیغات داخل پلتفرم: مدل بازار آگهی ها
برخی از بازارها برای لیست شدن در آگهی های سیستم، هزینه ای از ارائه دهندگان دریافت می کنند. این مدل کسبوکار بازار معمولاً زمانی استفاده میشود که ارائهدهندگان بر اساس تعداد جایگاه های مختلفی که در سایت دارند، هزینه دریافت میکنند. حتی ممکن است برای ترتیب نمایش و لیست شدن در دسته بندی های مختلف سایت از فروشندگان هزینه دریافت کرد. این مدل درآمدی در دسته تبلیغات طبقه بندی شده کاملاً رایج است. در این مدل وب سایت، تمام افراد آگهی دهنده را در مکانت های مختلف در معرض دید کاربران قرار داده و به آنها پیشنهاد می کند.
ارزش پیشنهادی وبسایت واقعاً ساده است: حجم عظیمی از فهرستها را در یک مقصد آنلاین جمع میکند و دید زیادی را برای آن فهرستها تضمین میکند.
برای مثال می توان به سایت کریگ لیست اشاره کرد. این سایت مجموعهای از سایتهای محلی است که در آن افراد میتوانند فهرستهایی از کالا و خدمات را درباره هر چیزی که میخواهند ارسال کنند، خواه در مورد فروش کالا، خدمات، شغل، پیدا کردن آپارتمان، قرار ملاقات یا چیز دیگری باشد. به طور کلی، ارسال یک لیست جدید به Craigslist رایگان است (به این ترتیب آنها توانستند به تعداد زیادی کاربر دست یابند) اما برای قرار دادن آنها در دسته بندی های خاصی (یعنی لیست مشاغل و آپارتمان ها در برخی شهرها)، برای هر لیست هزینه ای دریافت می کنند.
گاهی اوقات استفاده از چندین مدل درآمدی، در یک سایت می تواند مفید باشد. به عنوان مثال، Etsy نمونهای از بازار B2C است که از مدل درآمدی دریافت کمیسیون استفاده میکند، اما برای فهرستهای جدید هزینهای نیز دریافت میکند. استدلال Etsy برای این احتمال وجود دارد که نقدینگی آن (احتمال فروش یک کالای خاص) بسیار متفاوت است، در حالی که برخی از اقلام بسیار محبوب در Etsy وجود دارد، ممکن است اقلامی که فروش بالایی ندارند، حجم زیادی در لیست ها داشته باشند. با استفاده از هر دو مدل کمیسیون و هزینه های فهرست، Etsy از اقلام محبوب و حتی نه چندان محبوب نیز درآمد کسب می کند. در مواردی که ارائه دهندگان تمایلی به داشتن اشتراک دائم ندارند و فقط می خواهند اقلام خاصی را بفروشند، هزینه لیست بهتر از حق عضویت است.
چالش کارمزدهای فهرست بندی این است که ارزشی را برای ارائه دهندگان کالا و خدمات تضمین نمی کند، بنابراین هزینه نمی تواند خیلی زیاد باشد. این باعث میشود که پلتفرم بتواند تنها بخش نسبتاً کمی از ارزشی را که از طریق سایت میگذرد، به دست آورد. یک مدل کسب و کار پایدار که صرفاً به هزینه های فهرست بستگی دارد، به حجم بسیار زیادی از فهرست ها نیاز دارد. علاوه بر این، از آنجایی که پرداخت هزینه فهرست تضمین نمیکند که کالا فروخته شده است، بازار برای اثبات اینکه ارزش واقعی را برای ارائهدهندگان خود فراهم میکند، مشکلتر خواهد بود.
مطالعه بیشتر: استارتاپ چیست ✔️ چگونه استارتاپ راه اندازی کنیم
هزینه پیشنهاد کالا: از طریق معرفی درآمد ایجاد کنید
هزینه های پیشنهاد کالا چیزی بین کارمزد نمایش لیست و کمیسیون است. در یک مدل هزینه پیشنهاد معمولی، مشتریان درخواست هایی را در سایت ارسال می کنند و ارائه دهندگان کالا و خدمات برای ارائه پیشنهاد برای این مشتریان هزینه می پردازند. هزینه های پیشنهاد کالا ارزش پیشنهادی بهتری نسبت به کارمزدهای قرار گرفتن در فهرست ارائه می دهد، زیرا شما فقط زمانی هزینه پرداخت می کنید که با یک مشتری بالقوه در تماس باشید.
هزینه های پیشنهاد کالا فقط زمانی کار می کند که کاربران در سایت جستجوهای زیادی می کنند به همین دلیل، در بازارهای C2C رایج نیست. یک مورد استفاده از این مدل درآمدی ارائه خدمات B2C یا B2B است که در آن هر سرنخ جدید می تواند منجر به یک ارتباط طولانی مدت با مشتری با معاملات متعدد شود. در این مورد ممکن است یک موضوعی رخ دهد و آن این است که امکان ارتباط بین فروشنده و مشتری خارج از پلتفرم رخ دهد. برای این موضوع تهیه ابزارهای صورتحساب، پرداخت و زمان بندی را باید در سیستم ایجاد کرد. در آینده، این پلتفرم ها ممکن است به سمت مدل کمیسیون حرکت کنند تا ارزش بیشتری را از تراکنش هایی که به انجام آن کمک می کنند، بدست آورند.
مطالعه بیشتر: چگونه اپلیکیشن بهتری داشته باشیم ؟
Freemium: هزینه برای ویژگی ها و خدمات اضافی
چگونه می توانید از بازاری که در آن افراد کالاهای کم ارزش را به صورت رایگان به اشتراک می گذارند، کسب درآمد کنید؟ برای مثال استارت آپ هلندی Peerby یک پلتفرم C2C ساخته است که در آن افراد می توانند بدون هیچ هزینه ای چیزهایی را از یکدیگر قرض کنند، عضویت اولیه برای همه کاربران پلتفرم رایگان است. Peerby تصمیم گرفته است با ارائه خدماتی ممتاز درآمد کسب کند، آنها دو پیشنهاد اصلی دارند: بیمه (ارائه دهنده می تواند درخواست کند که مشتری در حین دریافت کالا به صورت رایگان، هزینه بیمه ای را بپردازد که تضمین می کند در صورت آسیب دیدن یا دزدیده شدن کالای مورد نظر جایگزین می شود) و تحویل (مشتری می تواند هزینه کمی بپردازد. برای تحویل گرفتن کالا درب منزل به جای اینکه مجبور شوید آن را از ارائه دهنده تحویل بگیرید).
منطق پشت مدل freemium این است که پیشنهادات اصلی رایگان است، اما پس از جذب کاربران خود، ویژگیهای ارزش افزوده پولی را ارائه میکنید. چالش این است که این خدمات پولی باید ارزش کافی را به کاربران ارائه دهد تا برای بخش زیادی از کاربران شما وسوسه انگیز باشند. اگر فقط 1٪ از کاربران شما به پیشنهادات شما علاقه مند باشند و بقیه به صورت رایگان از سایت شما استفاده می کنند، احتمالاً برای داشتن یک جریان درآمد پایدار این مبلغ کافی نباشد، ارائه یک سرویس خوب که برای مخاطبانتان به اندازه کافی جالب باشد می تواند بسیار مشکل باشد. به همین دلیل، بسیاری از پلتفرم ها از خدمات پریمیوم به عنوان جریان درآمد اضافی استفاده می کنند. نقطه ضعف رویکرد فریمیوم این است که خدمات پریمیوم در مقایسه با دریافت کمیسیون اغلب گزینه ای با مقیاس پذیری کمتر است.
فهرستها و تبلیغات ویژه: از دید بازار خود استفاده کنید
فهرستهای ویژه راهی برای ارائهدهندگان برای دیده شدن بهتر محصولاتشان است. فهرستبندی کالاها در سایت معمولاً رایگان است، اما ارائهدهندگان میتوانند برای نشان دادن فهرست خود در صفحه اصلی سایت یا در بالای دستهبندی خاص هزینهای بپردازند.لیست ها و تبلیغات ویژه در سایت هر دو جریان درآمدی محبوب برای مارکت پلیس ها هستند.
چالش این مدلهای درآمدی این است که برای ایجاد درآمد باید تعداد زیادی کاربر داشته باشند. در اکثر سایت های فروش، درآمدی که به ازای هر کاربر به دست می آورید به احتمال زیاد بسیار کمتر از زمانی است که بتوانید از فرآیند تراکنش خود ارزش بدست آورید. از نقطه نظر تجربه کاربر (UX) ، تبلیغات تقریبا یک مانع است و کاربران شما معمولاً بدون دیدن تبلیغات خوشحال تر خواهند بود. اگر می خواهید بهترین تجربه ممکن را برای کاربران خود ارائه دهید، لیست ها و تبلیغات ویژه بهترین گزینه شما نیستند.
استراتژیهای درآمد مبتنی بر آگهی زمانی بهترین کار را انجام میدهند که شما یک جایگاه واقعاً خاص در سایت خود در نظر بگیرید تا فروشندگاه مختلف در آن پیشنهادات فروش خود را قرار دهند. محتوای این تبلیغات برای کاربران وب سایت باید مرتبط باشد تا باعث شود آزار دهنده نباشد.
کدام مدل کسب و کار بازار آنلاین را باید انتخاب کنید؟
بازارهای مدرن، بسیاری از استراتژی های درآمدی متفاوت را به کار می گیرند. به طور کلی، بهترین مدل درآمد برای اکثر افراد، «مالک بودن معامله» و گرفتن کمیسیون از تمام خریدهای انجام شده از طریق سایت است. این رویکرد بسیار مقیاس پذیر است و اغلب اوقات کاملاً سودآور است. با این حال، در برخی موارد، کمیسیون منطقی نیست، بنابراین مدل های جایگزین مورد نیاز است.
امتحان کردن چندین مدل کسب و کار برای یافتن بهترین گزینه برای کسب درآمد ممکن است ایده خوبی باشد. در ابتدا، برای جلوگیری از منحرف کردن تمرکز خود، باید تنها یک جریان درآمدی در یک زمان داشته باشید. در نهایت، هنگامی که پلتفرم شما رشد می کند، ممکن است منطقی باشد که چندین جریان درآمد را با هم ترکیب کنید تا همه چیزهایی که در سایت شما اتفاق می افتد در نظر گرفته شود.
این مقاله، سومین آموزش از سری مقالات راه اندازی مارکت پلیس و کسب و کار آنلاین برای کارآفرینان و افرادی است که به دنبال توسعه کسب و کار اینترنتی خود هستند تهیه شده است، پیشنهاد میکنیم سایر مقالات را به ترتیب دنبال کنید.
ثبت نظر